پیش بینی بورس امروز یکشنبه ۱۰ مهر
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۳۰۰۹
به گزارش بورس تابناک به نقل از نبض بورس، نویسنده: هابیل خاوری کارشناس بازار سرمایه | در شریطی وارد نیمه دوم سال ۱۴۰۱ میشویم که همچنان شاهد این موضوع هستیم که هر روز شرایط پر ابهام و پیچیدهتر از گذشته میشود و خروج پول حقیقیها از بازار سرمایه به خوبی گویای این موضوع است. با نگاه اجمالی به اطلاعات سطحی بازار مشاهده کنیم که تا حدودی حقیقیها با توجه به تمامی اخبار مثبت و منفی که در این مدت به بازار مخابره شده است به بازار روی خوش نشان نمیدهند به طوریکه از خرداد ماه امسال تا به امروز تنها شاهد ۲ روز معاملاتی بوده ایم که با ورود پول همراه بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صحبتم را در این برهه حساس که بازار سرمایه به بازاری کاملا شکنندهای تبدیل شده است و با کوچکترین تغییرات دچارات نوسانات شدید میشود را این گونه شروع میکنم که همه چیز را به برجام گره نزنید.
بازاری که تمامی فعالین قدیمی و جدید خود را طی ۲ سال اخیر کلافه کرده است و این روزها دلایل زیادی را در محافل تحلیلی مختلف برای رشد و ریزش آن مورد بررسی قرار میدهند، اما از نظر بنده، مشکل فعلی بازار سرمایه نه توافق است و نه عدم توافق بلکه مشکل عدم وجود نقدینگی و اقبال عمومی سرمایه در بازار در نتیجه سرازیر شدن نقدینگی در ۲ سال اخیر به سمت صندوقهای درآمد ثابت و حتی ایجاد و پذیره نویسی صندوقهای جدید در نتیجه فشار و اجبار به مدیران شرکتها و صندوقها در راستای خرید اوراق دولتی است.
کمی کلاهمان را بالاتر بگذاریم همه چیز را می بینیم، این همه صندوق درآمدثابت نوع و اول و نوع دوم که حتی الزام به خرید سهام هم ندارند برای چه پذیره نویسی میشوند؟ تا زمانی که بانک مرکزی و سازمان بورس ما وابسته به دولت و تصمیمات دولتی باشند و استقلال رسمی نداشته باشد در تصمیم گیری اوضاع همین گونه خواهد بود.
نیمه دوم سال ۱۴۰۱ بازار تخصصی تر می شودقبلا هم عنوان کرده ام که سال ۱۴۰۱ سالی است که هر چقدر در آن جلوتر برویم بازار تخصصیتر و فضای سرمایه گذاری سختتر و تیرهتر خواهد شد (با توجه به سیاستهای داخلی و خارجی و ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک که بر بازار تحمیل میشود)، در کل ۶ ماهه دوم سال ۱۴۰۱ را باید در جهت سرمایه گذاری هوش یارتر از ۶ ماهه نخست بود، چرا که سیر تحولات سیاسی، امنیتی و مالی در منطقه بسیار بالاست، ولی از طرفی با چاشنی تحلیل پذیرتر شدن، با توجه به تمامی پارامترهای مثبتی که اکثر فعالین برای بازار به صورت روزانه مطرح میکنند و از ارزنده بودن بازار هر روز مینویسند، ولی دریغ از یک روز مثبت شدن بازار! مشکل از کجاست؟ مشکل از بازار است یا از تحلیلهای ارائه شده؟ شرایط بازار بر کسی پوشیده نیست و هر روز شاهد منفیتر شدن بازار و ایجاد واگرایی بین ارزندگی سهام شرکتها و قیمت روی تابلوی معاملات آنها هستیم، این شکاف ایجاد شده را باید در کجا جستجو کنیم؟ با چه ضریبی باید موارد تاثیرگذار را طبقه بندی کنیم؟ آیا باید در تصمیمات اقتصادی دولت و سیاست انقباضی بانک مرکزی تحقیق و جستجو کنیم؟ منظور از این ارزندگی چیست؟ صرفا در فایل اکسل تحلیلگران بنیادی قابل بررسی است؟ یا فقط از روی یک نمودار تکنیکالی؟ سوال مهمتر اینست که آیا در برهه فعلی ارزندگی که فعالین بازار از آن صحبت میکنند شامل تمام نمادهای بازار میشود؟ از نظر بنده در حال حاضر فقط میتوان گفت بخش قابل توجهی از بازار دارای ریسک به ریوارد منطقی است و نه اینکه بگوییم ارزنده است، در بحث داراییهای ریسکی قیمتها میتوانند ماه ها و یا حتی سالها زیر ارزش خود و یا حتی فراتر از ارزش معامله شوند، پس زیر ارزش بودن لزوما به معنای اتمام ریزش و یا صعودی شدن قیمتها نیست. تعریف ارزندگی نمادها این نیست که، چون در سبد سهام ما قرار گرفته است میبایست رشد کنند بلکه بدین معناست که قیمت مناسب برای خرید و بازدهی مناسب در زمانی کوتاهتر از زمان کلیت بازار، میتوانم فقط بگویم که باورها اطلاعات ورودی به سیستم ذهنی را شدیدا کنترل میکنند تا تنها اطلاعاتی که با باورها سازگارند اجازه ورود داشته باشند. پس لذا بهتر است جستجو کنیم که ارزندگی بازار از چه جهتی است و ما با چه رویکردی بازار را ارزنده میدانیم؟ به صراحت عنوان میکنم که اکثر افزایش فروشهایی که در گزارشهای ۶ ماهه شرکتها رخ داده است ناشی از افزایش نرخها و تورم بود و نه افزایش تولید شرکت ها؟!
سهام دلاری و غیردلاری و برجامی و غیربرجامی فیک استدر خصوص صحبتهایی که در مورد سهام دلاری و غیر دلاری میشود به جرات این مساله را بارها رد کرده ام، استفاده از واژه سهام دلاری و غیر دلاری یک واژه فیک است و نمیدانم از کجا وارد ادبیات فعالین بازار سرمایه شده است و همچنین واژه سهام برجامی و غیر برجامی را فیک میدانم، برجام مسئلهای بسیار پیچیده است و به راحتی نمیتوان با یک نقاشی و نگاه به نمودار تکنیکالی کورلیشن برجام با بورس را بدست آورد و بازار را دسته بندی کرد به سهام برجامی و غیر برجامی در این خصوص یک مثال ساده میزنم، کافیست یک بررسی ساده روی شاخص گروه خودرویی انجام شود تا به اشتباه بودن این ادبیات فیک پی برد (برای رد یک فرضیه کافیست تنها یک مثال نقض برای آن عنوان نمود):
نمودار مربوط به شاخص گروه خودرویی را نگاهی بیندازید، در برجام قبلی زمانی که پیش نویس برجام امضا شد شاخص گروه خودرویی ۲۶ درصد دچار ریزشی شد، زمانی که خود برجام امضا شد و توافق اعلام شد شاخص گروه خودرویی ۳۰ درصد دچار ریزش شد، زمانی که برجام به سازمان ملل رفت و تصویب شد و ایران از بند ۷ سازمان ملل خارج شد و در واقع برجام وارد فاز اجرایی شد مجدد شاهد یک ریزش ۲۰ درصدی در شاخص گروه خودرویی بوده ایم، اما چرا گروه خودرویی بعد از این اخبار مثبت ریزش کرد؟ چرا در زمان عدم توافق صعودی بود بازار؟ تا به این سوالات پاسخ علمی ندهیم نمیتوانیم رابطه برجام با شرکتهای بورسی را به راحتی در مدلهای آماری لحاظ کنیم، وقتی از یک رابطه صحبت میکنیم نباید هیچ مثال نقضی برای آن وجود داشته باشد، اما به کرات مثال نقص برای ادبیات فیک سهام برجامی و غیر برجامی وجود دارد، رشد گروه خودرویی به دلایل مختلفی بود که یکی از آنها هجوم سرمایههای سرگردان، بعد از چندین سال به سود آوری رسیدن برخی شرکتهای خودرویی، همکاریهای بین المللی و داخلی و کاهش بهای تمام شده و ... بود.
از طرفی در خصوص نرخ دلار و ارتباط آن با بازار باید عرض کنم در بازار آزاد در روند صعودی نرخ دلار ارتباط مستقیمی با معیشت و کاهش قدرت خرید اقشار مختلف جامعه دارد، اما در روند نزولی افزایش قدرت خریدار را در پی نخواهد داشت این موضوع تحت عنوان تثبیت قیمتها در سیکلهای تورمی مورد بررسی قرار میگیرد که نکته بسیار مهمی است که برای درک بهتر این موضوع بهتر است به منحنی AD-AS در مدلهای اقتصاد کلان نگاهی انداخت تا این موضوع درک شود. توضیحات این نمودار با یک سرچ ساده همه چیز را مشخص میکند.
در واقع نداشتن دانش و تخصص و علمی برخورد نکردن با بازار سرمایه نتیجهای بهتر از حال و روز فعلی به بار نخواهد آورد و پذیرش هر نوع تحلیل در خصوص ارزندگی و یا ارزنده نبودن هر بازار و سهمی چیزی جز زیان بیشتر نصیب سهامداران نخواهد کرد؛ و ضمنا بر شمردن هر رویداد برای عدم رشد و یا ریزش بیشتر بازار حتی اگر آن عوامل هیچ گونه تاثیری در روند بازار سرمایه نداشته باشند میبایست از دیدگاه علمی و با بررسی مدلهای علمی باشد نه صرفا یک نگاه ساده به یک نمودار. بنظر من فضای مجازی امروزه نقش معکوسی را در روشن نمودن فضای تحلیل به نفع عدهای خاص رقم زده است.
هدف جریانات رسانه ای کمک به سهامدار خرد یا بازار سرمایه نیستدر چند ماه اخیر که شاهد نامهها و پوسترهای متعددی از سوی فعالین بازار در مورد مطالب مختلف بودیم تنها یک چیز را میتوان عنوان نمود و آن هم این است که این جریانات رسانهای اهدافی دارند که قطعا هدف آنها کمک به سهامدار خرد یا بهبود بازار سرمایه نبود. بازار سرمایه به دلایل متعدد داخلی و خارجی و حتی درون سازمانی زمین گیر شده است، افزایش و یا کاهش چند صدم درصدی نرخ بهره بین بانکی را به منفیهای چند هزار واحدی شاخص کل ربط دادن تحلیل اشتباهی است؛ و همچنین از نظر بنده حتی محاسبه اثر عرضه خودرو در بورس کالا بر قیمت سهام شرکتهای خودرویی مصداق بازر مسئله پیدا کردن پرتقال فروش است، پس لذا صحبتها و تحلیلهایی که درخصوص مولفههای تاثیر گذار مختلف بر شاخص کل و کلیت بازار سرمایه ارائه میشوند لازم است ابتدا از فیلترهای علمی و مدلهای اقتصادی و مالی رد شوند و سپس به رشته تحریر درآیند.
مبحث مدیریت سرمایه، چینش سبد سهام و مدیریت ریسک از اهمیت بالایی برخوردار است که این روزها زیاد به آن توجهی نمیشود. بهخصوص اینکه بازار پیشرو، در سالهای آتی، بازاری بسیار تخصصیتر خواهد بود و اینکه افراد گمان کنند؛ با بالا رفتن عدد شاخص کل، همه سبدهای سرمایهگذاری به سود خواهند رسید تصوری دور از واقعیت بازار است. بهعلاوه اینکه سود یا زیان سهامدارن خرد ارتباطی مستقیم با تنوع سهمهایی است که در پرتفوی آنها قرار دارد، که این نکته نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
اما در خصوص بحث قیمت گذاری دستوری که به صورت متوالی آن را به بازار سرمایه ربط میدهند نیز چند خطی توضیح میدهم، قیمت گذاری دستوری یکی از سادهترین راهکارهای اقتصادی برای جلوگیری از تورم و افزایش بی رویه قیمت هاست که در اقتصاد کلان استراتژیهای خاصی برای آن وجود دارد. در این روش تثبیت دستوری قیمتها یکی از اصلیترین سیاستهای دولتها برای کنترل نرخ تورم و نظارت دقیق بر روی نرخ کالاهای اساسی بوده است از این رو تغییر نرخ اقلام مختلف مستلزم عبور از فیلترهای دولت است که البته این روش نیازمند یک پیش شرط الزامی به عنوان حمایت مالی از محصول، کالا یا قیمت است.
به این صورت که اگر یک نرخ مصوب برای یک کالا تعیین میگردد نهاد تصویب کننده ملزم به حمایت از تولیدکنندگان و تامین خوراک اولیه با یارانههای مورد نظر هست که برای نوع موفق آن میتوان به تصویب نرخ نان اشاره کرد که در طی این سالها با حمایت دولت اجازه ایجاد بازار سیاه در این محصول داده نشده و همواره مصرف کنندگان کمبودی در این کالای اساسی احساس نکرده اند.
اما در این سالها نوع قیمت گذاری دستوری دیگری هم از جنس بدون حمایت در اصناف مختلف ایراد شده که نه تنها موجب کنترل قیمت نشده بلکه متاسفانه بدلیل رعایت نکردن همان شرط اصلی (حمایت) باعث ایجاد تورمهای جبران ناپذیر هم گردیده است.
لازم است به چند مورد از این قیمت گذاریها اشاره کنیم:
۱- قیمت گذاری دستوری در ارز
نرخ ارز ترجیحی از فروردین سال ۱۳۹۷ به ادبیات اقتصاد کشور راه پیدا کرد و در همان زمان بسیاری از فعالان اقتصادی در مورد دخالت دولت در تعیین نرخ دلار هشدار دادند که بدون حمایت دولت نتیجه اش به تورم شدید در نرخ ارز از قیمت ۷۰۰۰۰ ریال به ۳۰۰۰۰۰ ریال انجامید.
۲- قیمت گذاری دستوری خودرو
یکی از کالاهایی که همواره با کنترل شدید دولت در قیمت گذاری دستوری مواجه بوده قیمت خودرو است که در ابتدا توسط شورای رقابت و بعد از آن توسط وزارت صمت صورت گرفت که نتیجه آن اختلاف فاحش نرخ کارخانه با نرخ بازار در این صنعت و تبدیل شدن این کالای مصرفی به سرمایه شد و امروزه شاهد افزایش بی رویه قیمت خودرو در بازار هستیم؛ که پس از این تصمیم نادرست دست به دامان بورس کالا شدند تا شاید مرحمی بر کارهای اشتباه و قیمت گذاری دستوری شود.
با شرح مختصر این دو مثال و اشاره به مطالب قبلی به تاثیر قیمت گذاری دستوری و اثرات آن بر بازار سرمایه هم اشارهای میکنم:
جایی که نمادهای مورد معامله آن با قفل شدن در صفهای فروش یا خرید توسط حقوقیهای درصدی، اجازه نقد شدن به سهامدار خرد داده نشده و عملا بصورت دستوری قیمت نمادها (چه ارزنده با P/E پایین و چه بدون ارزندگی با P/E بالا) اجازه رشد یا نزول قیمتی داده نمیشود اینکه تصمیم گیرندگان به هر دلیلی صلاح بر تثبیت نرخها در این قیمتها باشند بدون حمایت و به زبان ساده، خرید حقوقی ها، نتیجهای سوای از دو مثال ذکر شده در بر نخواهد داشت.
اگر بخواهیم نتیجهای تجربی از قیمت گذاریهای دستوری بدون حمایت بگیریم انتظار داریم این جریان، ایجاد دو دستگی نمادها در بازار سرمایه را رقم بزند چیزی که امروز شاهد آن هستیم، منابع صندوق تثبیت را صرف یک سری نماد خاص میکنند و بقیه بازار را رها میکنند، قرار نیست این وضعیت تا همیشه ادامه پیدا کند، در آیندهای نه چندان دور و با بازگشایی گرههای معاملاتی شاهد رشد قیمتی خارج از تصور در نمادهای ارزشمند و سقوط قیمتی بی اندازه در نمادهای بدون ارزندگی خواهیم بود که همین امر باعث ایجاد هرج مرج و سفته بازی در بازار سرمایه و هزینهی هنگفت برای مدیران بعدی به منظور سر و سامان دادن به اوضاع پیش آمده در بازار شود. در کل بازار را در حال حاضر دچار چند وجهی شدن است، برخی نمادها ۵ درصدی و برخی ۶ درصدی و برخی ۷ درصدی؟ از طرفی در فرابورس تایم معاملات بیشتر است؟ بازاری که ازعمق کمتری برخودار است، نقد شوندگی پایین تری دارد و در برخی نمادهای آن اوضاع شرکتها بسیار نابسامان است آیا دغدغه فقط افزایش نیم ساعته تایم معاملات است؟
پیش بینی بورس فردادر نهایت اگر بخواهم در خصوص بازار فردا نظر بدهم، بنظرم بازار فردا نیز همانند بازار امروز خواهد بود و چنگی به دل نخواهد زد چرا که در مثبتهای هفته گذشته حجم و ارزش معاملات با مثبت بودن سهمها همخوانی نداشت، ضمنا فروشها در صفوف خرید هفته گذشته از لحاظ روانشناسی بیشتر جنبه تخریبی داشت. پس لذا با توجه به تمام گفته هایم فعلا مسیر را تا حوالی شاخص ۱ میلیون و ۲۷۰ هزار واحد نزولی میبینم.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی امین تارخ علی کریمی ربیع الاول فائزه هاشمی حسین ماهینی پیش بینی بورس شاخص کل بورس برجام مهسا امینی امین تارخ علی کریمی ربیع الاول فائزه هاشمی حسین ماهینی شاخص گروه خودرویی قیمت گذاری دستوری بازار سرمایه برجامی و غیر بدون حمایت همه چیز سال ۱۴۰۱ نماد ها قیمت ها شرکت ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۳۰۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قیمت گذاری دستوری بیشتر باعث افزایش قیمت لاستیک می شود
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، برنامه بالاتر امروز جمعه 7 اردیبهشت با حضور میهمانان آقای جمال میرزایی رئیس انجمن صنفی تولید کنندگان لاستیک (مخالف) و آقای محسن محمدی حسنلویی کارشناس اقتصادی (موافق) به بررسی موضوع قیمت گذاری لاستیک خودرو پرداخته شد .
مقدمه: قیمت گذاری دستوری خودرو آری یا نه، این موضوع موافقان و مخالفانی دارد، برخی از کارشناسان اقتصادی میگویند باید نظام عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت لاستیک در بازار باشد و مداخلات دولتی بازار را به هم میریزد، اما برخی دیگر میگویند دولت به مواد اولیه لاستیک، یارانه تخصیص میدهد پس باید در قیمت گذاری هم نقش داشته باشد.
آقای میرزایی شما مخالف قیمت گذاری دستوری لاستیک خودرو هستید استدلال شما در این باره چیست؟
میرزایی: بحث قیمت گذاری دستوری معضلات زیادی را به همراه داشته است. در حوزه صنعت تایر رانتی را برای گروهی ایجاد کرد که نه مردم عزیز از آن بهره بردند و نه تولید کنندگان بلکه شرایط تولید هم به گونهای رقم خورد که فرصتهای تولید و توسعه را از تولید گرفت، این در مجموع به نفع کشور نبود و ادامه این روند هم طبیعتاً به نفع کشور نخواهد بود. در صنعت تایر ما حدود ۱۰ تولید کننده داخلی داریم، و همان طور هم که میدانید واردات هم با نظر وزارت صمت انجام میشود. بیش از آن چه که مورد نیاز بوده واردات تولید انجام شده است طبیعتاً، چون مشکلی در کشور نداریم و رقابت هم در کشور وجود دارد، قاعدتاً باید قیمت گذاری آزاد باشد تا ما بتوانیم هم رقابت سالمی داشته باشیم و هم مصرف کننده بتواند بر اساس نیاز خودش کالای مورد نظر خودش را تامین کند.
سوال: آقای حسنلویی شما موافق قیمت گذاری دستوری لاستیک خودرو هستید؟
حسنلویی: در مورد قیمت گذاری که صحبت میکنیم موضوع اصلی اینکه قیمت گذاری دستوری کلمه اش بار روانی منفی دارد قیمت گذاری دستوری که مد نظر شاید آحاد مردم باشد به این صورت نیست که یک قیمتی فراتر از واقعیتها تعیین بشود، استدلالی پشت آن است یعنی نهادی بیاید و قیمت گذاری کند این نهاد هم بر اساس واقعیتهای صنعت و ویژگیهای صنعت دارد قیمت گذاری میکند، وقتی که قیمت انرژی، قیمت نهادههای تولید، قیمت ارز کنترل شده باشد و به نوعی قیمت یارانهای باشد، شما انتظار دارید قیمت محصول نهایی آزاد باشد؟ آزاد با چه؟ در مقابل این قیمت گذاری دستوری که میگوییم، در مقابل آزادسازی قیمت و قیمت گذاری بر مبنای بازار هم توضیح بدهیم یعنی گران کردن بر مبنای نرخی که متناسب با شرایط اقتصاد ما نیست، یعنی بر مبنای قیمت خارج از مرزهایی که این ویژگیها را ندارند، این حمایت را ندارند ما بر اساس این قیمت گذاری کنیم.
سوال: آقای میرزایی چه ساز و کاری باید حاکم باشد برای قیمت گذاری، یعنی دقیقاً شما میفرمایید قیمت گذاری لاستیک خودرو باید به چه ترتیبی انجام بشود؟
میرزایی: موضوعی که فرمودند که یارانه پرداخت میشود، میدانید که ما از سال گذشته از برج ۶ ارز ترجیحی از صنعت تایر حذف شده و ما کلیه مواد را به نرخ ارز نیما که تنها ارز شناخته شده کشور و بانک مرکزی است، داریم خرید میکنیم و از آن طرف خیلی از مواد اولیه داخلی را هم متاسفانه به نرخ ارز غیر رسمی معامله میشود، روی خیلی از موارد، پتروشیمیها و مواد متناسب با صنعت تایر به نرخ آزاد محاسبه میشود و ما آن یارانهای که دوستان میفرمایند جذب نمیکنیم. طبیعتاً انتظار این را داریم که بتوانیم در بازار رقابت کنیم این قیمت گذاری که دارد انجام میشود زنجیره تحت کنترل نیست یعنی زنجیره آزاد است، ما مواد اولیه مان که بخش عمده از آن را داریم از تالار بورس تهیه میکنیم که هر روز نرخ جدید بر اساس دادههایی که آن جا ثبت میشود به ما ارائه میکنند و یک سری از مواد را هم از بازار آزاد به نرخ دلار غیر رسمی تهیه میشود و آن طرف هم موادی را که داریم از کشور خارج وارد میکنیم آنجا هم شناور است و کنترل رویش وجود ندارد.
سوال: آن ساز و کاری که شما میفرمایید چیست و قیمتها چطور تعیین بشود؟
میرزایی: نرخ سودی را سازمان حمایت برای صنعت تایر مشخص کرده است ۱۷ درصد میانگین سود صنعت لحاظ شده است ما میگوییم این نرخ، مبنای محاسبه ما باشد و ما بتوانیم در انجمن نرخ تایر را مشخص کنیم.
سوال: یعنی سازمان حمایت کاری نداشته باشد خود انجمن انجام بدهد؟
میرزایی: انجمن بر اساس دستورالعملهایی که دارد نظارت کند متاسفانه شما عملکرد سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ را ببینید وضعیت صنعت تایر چگونه بوده، این نرخ گذاری دستوری چه بلایی سر صنعت آورده است؟ سال ۱۴۰۱ شرکتهای خوب ما زیر ۵ درصد سود داشتهاند این شرایطی نبوده که صنعت تایر با آن روبرو شود تمامی توسعههای صنعت تایر در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ متوقف شدهاند، ما امکان این که بتوانیم به روز باشیم و بتوانیم در زمان خودش نرخ بدهیم نداریم.
سوال: یعنی سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ چه اتفاقی افتاده است؟
میرزایی: قیمت گذاری دستوری به سبکی بود که نتوانستیم به اهداف تولیدمان برسیم.
سوال: قبل از آن نبوده است؟
میرزایی: قبل از آن بوده سال ۹۹ اگر شما نگاه کنید قیمت گذاری آزاد شده، و نرخ مواد هم آزاد شده است، صنعت یک سود معقول ۱۷ -۱۸ درصدی داشته و رشد خوبی هم داشته است هم تناژ را نگاه کنید هم شاخصهای تولید و هم تعادل بازار را ببینید.
سوال: شما اعتقاد دارید که بازار لاستیک رقابتی است؟
میرزایی: بازار لاستیک رقابتی است و دولت اگر این اختیار را در اختیار انجمن بگذارد هم صفی در نمایندگیها تشکیل نخواهد شد، ما معتقد هستیم تایر به اندازه کافی دارد تولید میشود مخصوصاً در حوزه سواری ما، در حوزه سواری امروز کمبودی از بابت تولید نداریم ضمن این که واردات هم نسبت به سالهای قبل افزایش چشمگیری پیدا کرده ،در حالی که ما میدانیم مصرف افزایش پیدا نکرده است و انتظار داریم ما به عنوان انجمن و یا اصناف به عنوان طرف حساب مردم بتوانند در قیمت گذاری نقش ایفا کنند.
سوال: آقای حسنلویی، آقای میرزایی می فرمایند، صنعت یارانه خاصی دریافت نمیکند از طرفی هم بازار رقابتی است و خود انجمن میتواند ورود کند و قیمت را با سودی که تعریف شده تعیین کند؟
حسنلویی: مشکل ما با قیمت گذاری فعلی چیست، کمبود بازار یا زیان تولید کننده است ، اگر کمبود بازار است راهکار چیز دیگری است ولی اگر زیان تولید کننده است بحث دیگری کنیم. این که صنعت نتوانسته یارانهاش را جذب کند به چه دلیل نتوانسته است، وقتی همه زنجیره از بالا تا پایین باید رصد شوند و ثبت بشود، یعنی چه من نرخ بازار غیر رسمی را با نرخ قاچاق دارم تعیین میکنم؟ چگونه تامین میکنم؟ چگونه تولید کننده ما این را فاکتور میکند و سند میکند و به نهادهای نظارتی توضیح میدهد، چگونه به سازمان مالیاتی شما میگویید که من مثلاً با نرخ ۶۵ هزار تومان خریدم؟
میرزایی: نرخی نداریم روی مواد اولیه، نرخ در بورس کالا بر اساس عرضه و تقاضا و رقابت شکل میگیرد، ضمن اینکه پایهاش هم مبنا یا ارز مشخصی ندارد، زنجیره ورودی اش هیچ گونه کنترلی رویش نداریم.
حسنلویی: این که بگویید من مواد اولیهام را با نرخهای متفاوتی میگیرم میتوانیم این را بحث کنیم، نرخ جهانی مثل کشور ما نیست که مثلاً ۴۰ درصد تورم داشته باشد شما عدد بگویید که نهادههای تولید خارجیتان چند درصد تغییر کرده است؟ خارجی هم هیچ مبنایی ندارد؟
میرزایی: من کائوچوی طبیعی را بگویم از یک و دو دهم دلار الان رسیده به ۱ و ۷ دهم دلار به ازای هر یک کیلو، الان دو ماه بیشتر نیست که این اتفاق افتاده است. مگر ما میتوانیم رویش نظری داشته باشیم؟
حسنلویی: شما ۳۰ سنت به ازای هر کیلو افزایش قیمت داشتهاست و میفرمایید که سخنگوی صنعت لاستیک هم میفرمایند که ما فقط ۳۰ درصد نیاز به واردات داریم، ۷۰ درصد عمق داخلیسازی ما است، اینها را ضرب کنیم با این افزایشها و عددهای زیانی که اعلام شده تولید کننده نمیخواند.
میرزایی: خدمات ما اصلاً تابع نرخ گذاری شما نیست آن خدماتی که دارد صنعت تایر از تعمیرات و مسائل جانبی اش تامین میکند با نرخ ارز آزاد محاسبه میشود.
حسنلویی: چرا نرخ ارز آزاد؟ مگر ما نرخ ارز آزاد داریم؟
میرزایی: چه یارانهای به صنعت تایر الان داده میشود، اگر نرخ ارز آزاد وجود ندارد بفرمایید که شما چگونه میگویید ما یارانه دریافت میکنیم؟
حسنلویی: ما در تمامی صنایع که این بحث ارزی وجود دارد و از قیمت ناراضی هستند میگویند فرایندی در بازار وجود دارد، بده بستانی در بازار وجود دارد، حاکمیت، دولت، قانون و موارد دیگر آمدند این را شفاف کنند یک قاعده برایش تنظیم کنند ولی بازیگران این صنایع حاضر نیستند در این چارچوب بازی کنند میگویند شما نرخ را تعیین کردید نرخ مرکز مبادله، پتروشیمی دارد با این نرخ کار میکند، نرخ فضایی که ندارد با این نرخ دارد بازی میکند و در بورس کالا هم تلورانس قیمتی، افزایش و کاهش، یک حد نصابی وجود دارد و تعیین میکند میگوید من نمیتوانم و نمیخواهم در این فضا بازی کنم پس قیمت باید آزاد باشد. واقعاً الان برای من سوال است چگونه سازمان امور مالیاتی قبول میکند هزینههای مالیاتی شما با نرخ ارز مثلاً ۶۵ هزار تومان ثبت بشود؟ یعنی چه کسی به شما فاکتور داده؟ کدام صنعت و کدام ناظری حاضر شده قبول کند این فاکتور غیر رسمی با ارز غیر رسمی را؟ میگویید، چون روابطی در بازار وجود دارد ما نمیخواهیم این را به هم بزنیم پس وارد چارچوبهای قانونی نمیشویم. شما عرضه تمامی کالاهای پتروشیمی، حتی صنعت شما و همه صنایع باید در کشور فاکتوری ثبت بشود.
میرزایی: فاکتور ثبت میشود شما شاید در جریان نیستید اس پی آر و پی بی آر که دریافت میکردیم که شما در جریانش هم هستید سال گذشته برج ۶ که مبنای محاسبه ارز ترجیحی بود ۲۸۵۰۰، ما خریداری میکردیم ۴۰ هزار تومان، امروز داریم خریداری میکنیم ۷۶ هزار تومان، ۲۰ درصد همین سه هفته پیش.
حسنلویی: ۷۶ هزار تومان نرخ ارز است؟
میرزایی: نه، یک کیلو اس پی آر گرید ۱۵۰۲، میخواهم بگویم مبنای این ارز در زمانی که ۲۸۵۰۰ بود قیمتش کیلویی ۴۰ هزار تومان بود امروز شده ۷۶ هزار تومان، ۹۰ درصد افزایش پیدا کرده است. مبنای ارز پتروشیمیها از ارز ترجیحی به ارز نیمایی تبدیل شده است یعنی آن جا ۳۲ درصد افزایش پیدا کرده است چگونه بوده که قیمت اس پی آر که دولت خودش نظارت میکند و در بورس هم ارائه میشود و فاکتور هم به ما ارائه میدهد ۹۰ درصد رشد کرده است؟ بعد من از آن تاریخ تا امروز تا یک هفته پیش، به همه مواد اولیه من از روغن، دوده و همه چیزهایی که من مصرف میکنم افزایش نرخ خورده است. از برج ۶ سال گذشته مواد اولیه صنعت تایر چقدر رشد کرده است و ما در صنعت چقدر رشد کردیم.
سوال: از بحث خارج نشویم، موضوع ما این است که این قیمت گذاری به صورت دستوری باشد؟
میرزایی: آن جا قیمت گذاری دستوری نداریم، آن جا هیچ گونه قیمت گذاری وجود ندارد، بعد به انتهای زنجیره که میرسد برای من نرخ تعیین میکنند و زمانی هم که من درخواست نرخ میدهم تا زمانی که بررسی شود حداقل شش ماه طول میکشد در این مدت صنعت نابود شده و بعد هم که تازه سیاست گذاری این است که، مصلحت در این است که مثلا به جای ۵۰ درصد، به شما ۲۰ درصد بدهیم.
حسنلویی: اولا این که همه زنجیره از بالادستی اش تا پایین یک مبنایی برای قیمت گذاری دارد، خود نرخ خوراک پتروشیمی با قیمت گذاری اتفاق میافتد، خروجی اش هم قیمت گذاری و مبنا دارد، ارز مبنا دارد، بورس کالا ساز و کار دارد، همه اینها یک مبنایی دارند، همه تولیدکننده ها، این که بالا رعایت نمیشود باید اصلاح شود، ولی حالت ایده آل چیست، این در تمام صنایع مشکل عمومی است و همه این استدلالها را دارند، از نظر دوستان حالت ایده آل قیمت گذاری چیست؟ این که مثل طلا یا ارز یک تابلویی در همه صنایع داشته باشیم قیمت لحظهای باشد و مبنای عمل صنایع باشد، البته اینها همه فقط زمانی است که قیمت بالا میرود، وقتی قیمت پایین میآید و قیمتهای جهانی پایین میآید این عقب نشینی قیمت را اصلا نداریم و تجربه نکردیم.
میرزایی: این طور نیست، سالها بوده که گاها کاهش قیمت داشتیم، رقابت منفی خوردیم، بحث ما این است که وقتی تولید بیشتر از نیاز کشور وجود دارد.
سوال: شما میفرمائید قیمت لحظهای باشد؟
میرزایی: من میگویم وقتی که ورودی اش شناور است باید خروجی اش هم شناور باشد، یعنی شما نمیتوانید ورودیها را شناور در نظر بگیرید بعد در خروجی بگویید من هروقت که به تو مجوز دادم، حالم خوب بود و مصلحت دیدم نرخ بدهم، این که درست نیست شما صنعت را با این کار نابود میکنید کما این که میگویم ما تجربه را داریم، ببینید سود شرکتهای ما چه بوده، ما که شرکتهای بورسی هستیم و خیلی هم شفاف داریم کار میکنیم.
سوال: یعنی زمانی که کاهش قیمت هم است، این کاهش قیمت انعکاس پیدا میکند به قیمتهای داخلی در خصوص مواد اولیه که کاهش قیمت داشته باشیم؟
میرزایی: صنعت تایر برخلاف صنعت خودرو رقابت با واردات تایر دارد، یعنی اگر ما خودمان را تنظیم نکنیم بازار را از دست میدهیم و به واردکنندهها واگذار میکنیم در نتیجه، چون آن حوزه، خیلی وقتها بوده که نرخ کائوچوی طبیعی قیمتش افت کرده، قیمت جهانی تایر پایین آمده ما مجبور بودیم پایین بیاوریم اگر این کار نمیکردیم که بازار را به واردات واگذار میکردیم.
سوال: آقای حسنلویی شما بازار لاستیک را رقابتی میبینید؟
حسنلویی: در مورد رقابت اولا رقابت آن چنانی در این بازار وجود ندارد.
میرزایی: چرا نیست؟
حسنلویی: ۱۰ تولید کننده است سهم عمدهای از تولید دست چندتای محدود و معروف بازار است و آن محصولی که مشکل اساسی داریم تایرهای رینگ ۱۳، ۱۴ و ۱۵ است اینها کلا شش تولید کننده دارد.
میرزایی: ما خدا را شکر قیمت گذاری برای همه سایزها گذاشتیم.
حسنلویی: شما میفرمائید که این ده تا تولید کننده، در آن موردی که ما مشکل داریم اصلا ده تا نیستند کمتر است مثلا تعداد تولیدکننده ها، تعداد بازیگرها خیلی کمتر است.
میرزایی: من این را قبول ندارم.
حسنلویی: رقابت یعنی بازار پوشاک، یعنی این که ما بالای ده هزار تولیدکننده داشته باشیم یعنی رقابت براساس حجم ارزش بازار باشد.
میرزایی: استدلال شما اصلا درست نیست، ما نباید تعداد تولیدکننده را زیاد کنیم، ما ده تولید کننده هستیم همه هم در چرخه تولید حضور دارند و فعال هم هستند و هرکدام هم برند خودش را دارد اتفاقا زمانی که بازار رقابتی است قیمتها هم با فرق میکند.
حسنلویی: بازار رقابتی نیست، بازار رقابتی بازاری است که تعداد تولیدکننده، عرضه کننده و خریدارها قدرت چانه زنی داشته باشد تعدادشان یعنی ذرهای باشد تعریفش همین است.
میرزایی: من ایده شما را نمیپذیرم بازار رقابتی زمانی به وجود میآید که ما اختلاف نرخ داشته باشیم، شرکتها با هم رقابت کنند الان در کشور مواد اولیه نداریم، دو شرکت تولید کننده هستند اینها با هم جلسه میگذارند و یک نرخ عرضه را به من تایرساز میدهند هر وقت هم بخواهند با هم، قیمت را بالا میبرند این است که رقابت وجود ندارد.
حسنلویی: پس بالادست شما هم رقابت ندارد.
میرزایی: ببینید ما میگوییم در صنعت تایر رقابت داریم اگر شما قیمت گذاری ما را آزاد کنید دست از سر تایر بردارید، اتفاقا ما نظرمان این است که رقابت وجود دارد، من میگویم ده تولید کننده هستیم در کنارش هم حجمی از واردات و قاچاق تایر هم که وجود دارد، من میگویم اگر بخواهم اجحاف کنم قیمت ناعادلانه بدهم، وارکننده جای من را پر میکند شما ببینید مثلا سال ۹۳، ۹۴ این اتفاق افتاده، قیمت صنعت تایر افت کرده است ببینید ۹۳ قیمت چقدر بوده، در سال ۹۶ قیمت چقدر بوده است، وقتی رقابت است اتفاقا به نفع مردم است ما اجازه میدهیم مردم بتوانند انتخاب کنند چانه زنی کنند، انتخاب برند کنند، الان شما با این قیمت گذاری برند را فدا کردید، من تولید کننده خاص نمیتوانم دو تایر ویژه تولید کنم، بگویم این تایر مثلا تایر سبز است و این تایر معمولی است.
حسنلویی: من این جا را متوجه نشدم، میفرمائید که وارد کننده در این شرایطی که قیمت گذاری وجود دارد شما نمیتوانید رقابت کنید، وارد کننده میتواند، وارد کننده با چه نرخی
میرزایی: من این را عرض نکردم.
حسنلویی: قاچاق که فرمودید است .
میرزایی: من گفتم که برای من تولید کننده یک نرخی را گذاشتید هم رغبت تولید را از من گرفتید و هم شرایط رانتی را در بازار ایجاد کرده اید، من میگویم اجازه بدهید ما ده شرکت تولید کننده هستیم که همه هم خدا را شکر داریم تولید میکنیم و تولیدمان هم این قدر است که در سایز سواری ما مدعی هستیم که نیاز کشور را برطرف میکنیم، از آن طرف واردات هم داریم ما با هم رقابت میکنیم، جایی به تعادل میرسیم و این به نفع مردم هم است.
سوال: یعنی شما میگویید ما در تولید، کمبود نداریم؟
میرزایی: در سواری کمبود نداریم.
سوال: یعنی الان در ۱۴ که این قدر مشکل است؟
میرزایی: رینگ ۱۳، ۱۴ چه اتفاقی افتاد که این نابسامانی را در کشور به وجود آورد. نرخی را گذاشتیم که ما خودمان گفتیم آن یارانه را حذف کنیم نرخ ما را هم آزاد کنید، چه اتفاقی در کشور میافتاد؟ یک ارز ترجیحی، سوبسیدی به ما داده میشد براساس همان ارزی که داده میشد به ما داده بودند برای همه سایزها به این صورت بود و باعث شده بود که قاچاق معکوس انجام شود در کشور، ما در یک زمانی که در سال ۱۴۰۱ بین برج سه تا برج ده، تایر به صورت معکوس از کشور خارج میشد اختلاف نرخ آن زیاد بود. ما در واقع داشتیم به کشورهای همسایه یارانه تایر میدادیم این باعث شد موجودی تایر در کشور کم شود و استارت این معضلات از آن جا خورد، از برج ۱۰ سال ۱۴۰۱ و بعد هم سیاست گذاریهای غلط آمد پشت این داستان قرار گرفت و مشکل کشور در حوزه تایر حل نشد وگرنه ما در حوزه تایر سواری من به جد میگویم که ما خیلی کمبودی نداریم، شاید مثلا آمار مصرف ما با آمار وزارت صمت اختلاف داشته باشیم، اگر بپذیریم اطلاعات وزارت صمت، چون نرخی که برای مصرف دادند، ضریب مصرفی که دادند از نظر ما اعداد بالایی را دادند، اگر بپذیریم اطلاعات درست است دو میلیون حلقه کسری رینگ ۱۳ فقط در کشور داریم که ما گفتیم اگر واردکنندهها نیاوردند ما متعهد میشویم که واردش کنیم.
حسنلویی: باز این موضوع برایم شفاف نشد، ما میگوییم با این قیمت گذاری که کمتر از قیمت واقعی است که میفرمائید و به صرفه نیست با این وجود قاچاق که وجود دارد و واردات که انجام میشود، قاچاق با نرخ قاچاق یعنی نرخ آزاد انجام میشود قاچاقچی به صرفه است دارد میفروشد ولی من تولیدکنندهای که دارم به قیمت پایین تر.
میرزایی: نه نمیفروشد.
حسنلویی: چند دقیقه پیش فرمودید.
میرزایی: من نگفتم، گفتم دارد میتوانیم رقابت کنیم.
حسنلویی: الان قاچاقچی میتواند در بازار با نرخ بالاتر بفروشد؟ نه نمیتواند پس بحث ما نرخ ارز نیست، موارد دیگری هم باید باشد که واردکننده و قاچاقچی میتواند در این بازار بفروشد، تولید کننده نمیتواند بفروشد و برایش به صرفه هم نیست.
سوال: آن موارد چیست؟
حسنلویی: احتمالا کیفیت باید باشد، احتمالا هزینههای سربار و هزینههای نامعقول تولید کنندهها باید باشد که نمیتواند رقابت کند.
میرزایی: این چیزی که شما میگویید اصلا درست نیست، ما بحث رقابت را نکردیم الان همه دوست دارند تایر ایرانی بخرند چرا بازار به تعادل نمیرسد؟ شما امروز میفرمائید مثلا رینگ ۱۳ در بازار موجود نیست، بروید در بازار به قیمت مصوب، من به شما قول میدهم هر مغازهای بروید میتواند تایرش را تهیه کند، فقط چیزی که است، میدانید اشکال در کجا است؟ مشتری میخواهد یک برند خاص انتخاب کند میگوید فلان برند مثلا ایرانی را میخواهم وگرنه شما بروید به نرخ مصوب تایر وارداتی و تایری که ارز گرفته وارد کشور شده، ارز نیما و بعضا ارز ترجیحی گرفته الی ماشاالله وجود دارد هرمغازه که بروید وجود دارد، چون تایرش گران است.
سوال: بالاخره برای مشتری باید حق انتخاب قائل بود؟
میرزایی: حق انتخاب را از او گرفته ایم الان تایر وارداتی چینی که بعضا بی نام و نشان هم هستند دو و نیم تا سه میلیون تومان است این گونه نیست که بگوییم کیفیت تایر ایرانی از خیلی تایرهایی که وارد کشور میشود وضعیت بهتری دارد، این تایر دارد وارد کشور میشود و نام و نشانی هم ندارد و خدمات پس از فروش هم گاها ندارد، باید این تایر را بخرد دو میلیون و هفتصد، هشتصد و بعد تایر مثلا برند خاص ایرانی که طالب زیاد دارد قیمت گذاشتیم یک میلیون و ۴۰۰، فرد نمیتواند پیدا کند، این طور نیست که ما رقابت نداشته باشیم، من اگر بخواهم برای سه ماه آینده هم پیش فروش کنم و نقدی هم پول بگیرم همه پول میریزند، علتش هم این است که قیمت این قدر پایین، قیمت گذاری شده که این حس را به او القا کردیم که اگر تو الان بخری می توانی یک میلیون تومان سود کنی.
حسنلویی: پس میفرمائید که رقابت وجود دارد و شما در مقابل قاچاق و واردات میتوانید رقابت کنید.
میرزایی: ما مشکلی نداریم قدیم هم کار میکردیم الان هم داریم کار میکنیم.
سوال: آقای حسنلویی آقای میرزایی میگویند که، چون قیمت پایین است مخصوصا در سایزهای ۱۳ و ۱۴ حالا این معضلات بازار به وجود آمده و کمبود به وجود آمده و بالاخره یک تقاضای کاذبی است که باعث میشود این کمبود در بازار بوجود بیاید در این خصوص میفرمائید؟
حسنلویی: کمبود تولید نداریم به فرمایش خود تولیدکنندهها و آقای میرزایی که در تولید مشکل نداریم، پس مشکل کجا است که مردم نمیتوانند پیدا کنند؟ بحث عرضه است و فرآیند نظارت بر عرضه، وقتی که شما در بازار میروید یک چرخی داشته باشید میبینید در انبارها یا مغازه هایشان وجوددارد ، ولی عرضه نمیکنند یا میروید در انبارهایی مثلا چند هزار حلقه لاستیک پیدا میشود.
سوال: پس چرا عرضه نمیکنند؟
حسنلویی: یعنی ناظر باید بیاید بگوید چه جوری است از کجا خریده؟
میرزایی: دلیلش این است که اختلاف نرخ وجود دارد، تایر من ایرانی را که میخرد یک میلیون و چهارصد.
حسنلویی: اختلاف نرخ وجود داشته باشد مگر میتواند نفروشد.
میرزایی: این مشکل من نیست، شما میگویید تایری که یک میلیون و چهارصد قیمتش است در بازار دو میلیون و چهارصد دارند میخرند، اگر این به هر طریقی از زنجیره خارجش کند میتواند دو میلیون و چهارصد بفروشد دلیلی ندارد که بفروشد.
حسنلویی: آقای میرزایی یک حلقه لاستیک یا دو تا حلقه را میشد قبول کرد.
سوال: یک سوالی بپرسم آقای میرزایی با توجه به همه صحبتی که شما فرمودید یک سوالی است که واقعاً برای من به وجود آمد آیا اینجا، مشکل برای از زنجیر خارج کردن نیست، یعنی اینکه میتوانند از زنجیر خارج بکند نیست اینجا؟
میرزایی: وقتی شما فرض کنید امروز سکه قیمتش ۴۰ تومان است، شما بیایید بگویید که من ۲۰ تومان میخواهم بفروشم، حالا من که نیاز ندارم میروم در صف میایستم که بخرم حالا ممکن است یکی بدهکار باشد مهریه بدهکار باشد، ولی من هم که گرفتار نیستم میروم در صف میایستم که این سکه را بخرم، چون احساس میکنم ۲۰ میلیون تومان سود میکنم، این تقاضای کاذب را شما نمیتوانید از بین ببرید، وقتی دو نرخی وجود دارد تایر ایرانی قیمتش یک میلیون و چهارصد است و در بازار ۲ میلیون و چهارصد خرید و فروش میشود.
سوال: الان ایراد در آن نرخ گذاری است یا در اصل قیمت گذاری؟
میرزایی: اصل موضوع در نرخ گذاری است اصلاً نرخ گذاری غلط است یعنی روشش درست نیست، تایرساز متضرر میشود من تایرساز حسم این است که یا من مصرف کننده حسم این است که یک تایر دولتی قرار است بخرم و در این تایر دولتی اگر گیرم بیاید یک میلیون تومان سود میکنم، این اشکال کار است.
سوال:آقای حسنلویی بفرمایید؟
حسنلویی: تایر فرق دارد با سکه مثالهایی که میزنید با هم همخوانی ندارند.
میرزایی: چه فرقی میکند؟
حسنلویی: سکه قابلیت انبارش وجود دارد، سکه را شما میتوانید ۱۰ سال هم نگه دارید مگه لاستیک را میتوانیم ۱۰ سال نگه داریم.
میرزایی: من ۵ سال نگه میدارم.
حسنلویی: یک مدت کوتاهی مثلاً محدود میکنید اگر عرضه درست باشد.
سوال: همین الان اگر شما لاستیک را با نرخ دولتی بخرید همین الان هم ببرید در بازار آزاد بفروشید سود کردهاید بدون فاصله؟
حسنلویی: در کدام بازار آیا مستقیماً من خودم میتوانم به خریدار بفروشم، چند حلقه میتوانم بفروشم، وقتی که ما میبینیم انباری پیدا میشود در خبر با ۴۰۰۰ حلقه، این بحث قیمت گذاری نیست این از یک جای زنجیره نشت پیدا کرده است .
میرزایی: چرا یک نماینده یک فروشنده اینقدر ریسک میکند، ۴ هزار حلقه در این شرایط احتکار میکند، احتکار اصلاً یک کار ناپسندی است که ما تاییدش نمیکنیم، واقعاً کار زشتی است ولی چرا این همه ریسک میکند جز اینکه میخواهد یک سود نامتعارفی ببرد، این نشان میدهد که قیمت گذاری ما درست نبوده یا بالاخره میخواهد از کشور خارجش بکند، ببینید من تایر میدادم به قیمت مصوب، یک کیلو تایر را برای من نرخ گذاشته بودند ۱.۶ این را که میگویم مربوط به سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ که یک مقداری سامانه ضعیفتر بود و راحتتر میتوانستند این کار را انجام بدهند، بیرون از مرز چقدر بود ۳ دلار بود هر کیلو تایر ۳ دلار بود، این چه چیزی دارد که شما بتوانید کنترل کنید هی نیروهای نظارتیت را زیاد کن، به هر حال این میل گران فروشی و میل به سود برای همه وجود دارد ترجیح میدهد که به هر طریقی که میتواند از کشور خارجش کند که رد پایش را هم از بین ببرد.
حسنلویی: جناب آقای میرزایی این راهکارش دست زدن به قیمت گذاری نیست، ما همه انتقاداتمان در مورد فرایندها و نحوه نظارت بر بازار است یعنی ما تنظیم بازار را مشکل داریم، مشکل قیمت نیست، شما وقتی که بخواهید به خاطر اینکه احتکار میشود به خاطر اینکه نظارت نمیکنند به خاطر اینکه هر اتفاقی میافتد مردم باید تاوانش را بدهند، باید گرانتر بخرند، این استدلال درستی نیست، مردم میگویند که شما انرژیت را یارانهای میگیرید یا خیر؟ نرخ گاز، نرخ برق که به نرخ آزاد با شما محاسبه نمیشود، نرخ آزادش خیلی تفاوت دارد آزاد که نیست؟
میرزایی: خدا را شکر هر سال ما یک افزایش چشمگیری در حاملهای انرژی داشتهایم، اثرش در صنعت تایر اثر سه درصدی دارد یعنی شما یک اثر سه درصدی را با ۵۰ درصدی مقایسه میکنید.
سوال: آقای میرزایی حرفتان نیمه ماند اینکه شما فرمودید که یارانهای که دریافت میکنید در حوزههای مختلف از جمله آب و برق و گاز و ... خیلی چشمگیر نیست و سه درصد نقش دارد در قیمت نهایی این بحث را ادامه بفرمایید؟
میرزایی: انرژی، تاثیرش در صنعت تایر حدود ۳ درصد است و خیلی اینجا برای ما اثربخش نیست، یعنی با آن اختلافی که ما داریم با نرخ گذاری خیلی فاصله داریم، موضوع دومش این است که آن چیزهایی که داریم واردات انجام میدهیم، دارد با ارز نرخ نیما ۴۲۰۰۰ تومان ما ارز را تهیه میکنیم و مطلب بعدیش این است که ما در این حوزه گلهمند هستیم واردات تایر دارد با ارز نیما و بعضاً با ارز ترجیحی ۲۸ و ۵۰۰ دارد انجام میشود، حدود ۵۰۰ میلیون یورو در سال گذشته اختصاص پیدا کرده، ارز ترجیحی ۲۸ و ۵۰۰ به واردات تایر اختصاص پیدا کرده در حالی که ما تولید انجام دادهایم با ارز۴۲ هزار تومان و حدود یک سال و نیم است که ما افزایش نرخ نگرفتهایم، من به صورت خاص اگر بخوام بخواهم به شما بگویم من به ازای هر کیلو ۷۹ هزار تومان نزدیک به یک دلار آزاد نرخ گرفتهام در حالی که نرخ وارداتی که دارد انجام میشود به نرخ سه دلار دارد انجام میشود و قرار است که من با این رقابت کنم من سوالم اینجاست.
سوال: حالا موردی که مورد نظر شما است این است که هم آنجا باید آزاد شود و هم برای شما نرخ آزاد باشد؟
میرزایی: دقیقاً من میگویم که نرخ آزاد باشد، من نهادههای تولیدم از پتروشیمی گرفته و برخی مواد مثل اکسید روی و خیلی از مواد دیگر من دارم به قیمت ارز غیر رسمی دارم خرید میکنم، فاکتور هم میگیرم و در سند هم ثبت میشود، ما اصلاً کاری نمیکنیم که فاکتور نگیریم، ما شرکت بورسی هستیم و هر کاری که انجام میدهیم سند داریم، اصلاً اینطوری نیست که شما فکر کنید که من دارم قاچاق میگیرم، نه نرخ کشور الان این است برای خیلی از مواد اولیه دارد به نرخ غیر رسمی قیمت میخورد و من دارم خرید میکنم، چارهای هم ندارم من که نمیتوانم خرید نکنم شما الان بروید نگاه کنید پتروشیمی اس پی آر ۵۲۲ گرید به عنوان مثال این یک قلم را نگاه کنید ۷۶ هزار تومان با چه مبنایی نرخ ارزی محاسبه دارد میشود و به تولید کننده داده میشود اینطوری نیست که شما فکر کنید من دارم به نرخ ارز حتی نیمایی دارم خرید میکنم.
سوال:این تغییر شکل نرخ گذاری این را حل میکند آقای میرزایی؟
میرزایی: میخواهم بگویم دارد واردات انجام میشود با نرخ ارز ۲۸ و ۵۰۰ ما این را به کی بگوییم که این اتفاق دارد میافتد در کشور، داریم ما به وارد کننده سوبسید میدهیم، بعد قیمت گذاری هم انتهای زنجیرش نداریم، یعنی آن دارد واردات انجام میدهد با هر قیمتی که اظهار کند دارد نرخ گذاری را انجام میدهد، ولی من دارم مستندات ارائه میکنم، شرکتم هم بورسی است خلاف حصاری هم نمیتوانم بکنم، دارم مستندات شفاف ارائه میکنم آن ۱۷ درصد من هم تامین نمیشود.
سوال: آقای حسنلویی بفرمایید؟
حسنلویی: در مورد یارانههایی که به تولید داده میشود انرژی فرمودند ۳ درصد، همین نرخ کارگر و دستمزد هم یارانهای است، چون دارید ریالی به کارگر میدهید، ما چند ماه پیش در همین برنامه وقتی که میگوییم هزینه دستمزد کارگر در قیمت تمام شده میگویند، اثری ندارد درصدش کم است، در زمان تعیین نرخ دستمزد کارگر ولی چیزهای دیگری میشنویم، بالاخره وقتی کارگر اگر ۵ درصد یا ۱۰ درصد قیمت تمام شده است نرخ دستمزدش چرا اینقدر چانه زنی میکنیم.
میرزایی: شما قیمت گذاری را برای تولید کننده منطقی میدانید برای وارد کننده منطقی نمیدانید.
حسنلویی: شما باید شفاف بکنید که یارانه میگیرید یا خیر، یارانه میگیرید در انرژی، در دستمزد و در ارز هم میگیرید.
میرزایی: ارز رسمی کشور چیست میتوانید بگویید که ارز قیمتش چند است؟
حسنلویی: مرکز مبادله.
میرزایی: اگر ارز قیمت مرکز مبادله است من دارم مواد اولیهام را گران میخرم بیایید شما رسیدگی کنید به این موضوع چرا رسیدگی نمیکنید؟
حسنلویی: پس قیمت گذاری اینجا عامل زیان شما نیست قیمت گذاری جای دیگراست.
میرزایی: شما نمیتوانید قیمت گذاری را یعنی کنترل نرخ را در نهادههای تولید انجام بدهید، بعد انتظار دارید در انتهای زنجیره این کار انجام شود این منطقی نیست.
سوال: الان با مدلی که آقای میرزایی میگویند اگر قیمت گذاری انجام بشود اتفاقی که میافتد چیست دقیقاً از نظر شما البته؟
حسنلویی: این یک فرایند است شما اگر قیمت گذاری را آزاد کنید تولید کننده استدلالهای خودش را دارد.
میرزایی: آقای مهندس شما ارز مبادله ارز نیما را میگویید مبنای کار، من دارم خریدم را انجام میدهم، مواد اولیه ام را دارم شفاف به شما میگویم خدا را شکر هزینههای سربار در کشور اینقدر نیست که شما بگویید که هزینههای سربار کشور بالاست، که بخواهد اجحاف بشود در حق مصرف کننده، شما ۱۷ درصد هم لحاظ کنید این را شناور کنید.
سوال: با این شکل اگر شود چه اتفاقی میافتد؟
حسنلویی: ما اگر دلار سازی نکنیم، یعنی وابستهاش نکنیم به ارز، وابستهاش نکنیم به نرخ ارز، مسائل حل میشود.
سوال: من حالا میگویم با این شکلی که آقای میرزایی میفرمایند و فرض را بر این بگذاریم که قیمت گذاری دستوری نباشد و قیمت گذاری با این شکلی که آقای میرزایی میفرمایند انجام شود شما این را ایراداتش را چه میبینید؟
حسنلویی: همین قیمت گذاری است دیگر، یعنی شما میفرمایید که ما یک هزینههایی داریم.
میرزایی: در تمام دنیا قیمت گذاری انجام میشود ولی دولت انجام نمیدهد، دولت نظارت میکند شما یک سود منطقی برای صنعت تایر قائل هستید قبول دارید که من انجمن از شما و دولتمردانمان بهتر قیمت گذاری انجام بدهم.
حسنلویی: خیر، چون شما ذینفع هستید شما ذینفع تولید هستید شما سمت مصرف کننده را نمیبینید.
میرزایی: اصناف بیایند نقش ایفا کنند، ما میگوییم اصناف هم بیایند کنار قیمت گذاری در انجمن.
حسنلویی: مصرف کننده چه جایگاهی دارد؟
میرزایی: مصرف کننده نظارت دولت است، دولت وظیفهاش نظارت بر عملکرد است.
سوال: حالا بگوییم عرضه و تقاضا و مکانیزم بازار؟
حسنلویی: مکانیزم بازار، باز هم بازار مختل است، اگر این را هم نظر بگیریم یک فرایند منطقی قیمت تمام شدهتان به اضافه درصد حاشیه سود منطقی صنعت هر چقدر است من روی ۱۷ یا ۱۶ یا ۱۸ بحث میکنم، هر چقدر است محاسبه شود ولی از این تخطی شد چه کار کنیم چه ضمانتی وجود دارد که از این تخطی نشود و به بهانه نوسان نرخ بازار غیر رسمی ما عوض کنیم این را.
میرزایی: شما به سهامداران صنعت زیان وارد میکنید تضمین میدهید به ما که ما زیان نکنیم، سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ شما چه تضمینی دادید به ما.
سوال: آقای میرزایی مصرف کننده اینجا چطور حقوقش حفظ شود پاسخ این را دقیقاً بفرمایید؟
میرزایی: من عرض کردم که وقتی انجمن بخواهد قیمت گذاری انجام بدهد، یک مبنایی دارد، دیگر یک ضوابطی دولت گذاشته برای اینکه شما نرخ گذاری انجام بدهید، مثلاً قیمت تمام شده به اضافه یک سود معقوله ۱۷ درصد یا ۲۰ درصد و یا هر عددی که مد نظر است، شرکتها شفاف بورسی هستند با کمترین هزینه میتواند ما را رصد کند، ماه به ماه هم میتواند ما را رصد کند اصلاً نیازی به این ندارد که سیستم پیچیدهای باشد.
سوال: آقای حسنلویی اصولا این رقابتی که وجود داشته ،خودش میتواند قیمت را به تعادل برساند؟
حسنلویی: اگر بازار به تعریف کلاسیک رقابتی وجود داشته باشد میتواند، ولی مسئله این است که این بازار رقابتی نمیشود، چون مشکلات زیادی وجود دارد، اقتصاد سیاسی هم اینجا نقش دارد.
میرزایی: همین کار را کردهایم که یک رانتی را در اختیار بعضیها گذاشتهایم.
حسنلو: این مسائل جانبی که وجود دارد سبب میشود که بازار رقابتی به سختی تشکیل شود.
میرزایی: من پیشنهادم این است برای اینکه مشکل حل شود واردات را آزاد کنیم با یک تعرفه مثلاً ۳۰ درصدی که قبلاً هم بود.
سوال: الان چقدر است؟
میرزایی: الان ۶ درصد است، ما میگوییم یک تعرفه ۳۰ درصد بگذاریم برای واردات تایر که منطق هم دارد، چون یک سوبسید ۱۰ درصدی کشور چین برای صادراتشان میگذارند.
سوال:حالا چرا باید از چین وارد کنیم، الان که داریم درباره ساز و کار بازار صحبت میکنیم روی تعرفه نباید تاکید کنیم؟
میرزایی: چون تمایل دارند از چین خرید کنند، برندهایی هم که وارد میکنند از نظر ما مشکلاتی دارد، آنها هم خدمات پس از فروش ندارند، هم بعضاً استانداردهای لازم را ندارند، صرف اینکه حالا من میخواهم بگویم که ما یک نرخ ارزی را مشخص میکنیم به واردات یا تولید کننده، همان نرخ را مشخص کنیم بعد نهادههای تولیدش را هم همان کار را بکنیم یعنی اینکه ارز نیما را گذاشتهای مبنای محاسبه، باید برای پتروشیمیاش هم همین کار را بکنیم نباید پتروشیمی را من، با ارزش ۶۰ تومان بخرم باید آن هم بیاورد با نرخ ۴۰ تومان محاسبه شود و بعد بازار رو آزاد کنیم واردات را هم آزاد کنیم برای وارد کنندهها بصرفد، که بیایند در بازار با من رقابت کنند.
سوال: اینطوری به تعادل میرسید درست است آقای حسنلویی؟
حسنلویی: بله اگر با این شرایط نرخ تعرفه منطقی هر چقدر حالا طرف خارجی چینی و یا هر کشور دیگری که دارد سوبسید میدهد به تولید کننده، یارانه به تولید کننده میدهد همین میزان را ما باید تعرفه داشته باشیم یعنی رقابت عادلانه میشود.
سوال: نظارت هم باید نظارت بر خط باشد؟
حسنلویی: درست فرمودید که بورسی هستید شما خود اظهاری میکنید در سامانه ناشران، ولی باید وزارت صنعت و نهادهای دیگر اینها را چک بکنند که چطور پتروشیمی میتواند به نرخی بالاتر از نرخ اعلامی بفروشد.
میرزایی: بالاتر از نرخ اعلامی نیست.
حسنلویی: بالاتر از نرخ رسمی کشور دیگر.
میرزایی: نمیدانم مبنای محاسبهاش چیست، ولی شما بروید به عنوان مدافع تولید، بروید در بیاورید که چرا ۹۰ درصد پتروشیمی میتواند افزایش نرخ در ۶ ماه داشته باشد.
حسنلویی: این هم یک موضوع جداگانه است که باید هم تمکین کنند به نرخ رسمی کشور.
میرزایی: ما در قیمت گذاری دستوری هم اگر شرایط یک طوری بود که میتوانستند آنی تصمیم گیری کنند ما باز حرفی نداشتیم، اصلاً در این مقوله انتظار نداریم که حتماً ما تصمیم گیری کنیم، اتفاقاً آنها تصمیم گیری کنند به نفع ما است، ولی اشکال میدانید چیست؟ اولاً که از زمانی که از من اسناد میخواهند تا زمانی که بررسی میشود حداقل ۶ ماه طول میکشد، بعد میرود در چرخه ستاد تنظیم بازار که جلسه برگزار شود، در آن جلسات معمولاً به دلایل سیاسی و موضوعات اقتصادی اصلاً موضوع رسیدگی نمیشود و بعد از اینکه رسیدگی میشود مصلحتاندیشی میشود مثلاً اگر ۳۰ درصد باید نرخ را افزایش بدهند ۲۰ درصد افزایش میدهند، این واقعیتش این است که این چرخه از نظر ما چرخه خوبی نیست.
سوال:آقای حسنلویی بفرمایید؟
حسنلویی: ما هر چقدر این فرایند قیمت گذاری را به دست بازار بسپاریم بدون اینکه یک جایی توقف بکند میرود دوباره بالاتر، شما وقتی که افزایش بدهید بالا دستتان میآید افزایش میدهد و این فرایند.
سوال: البته اگر بازار رقابتی نباشد؟
حسنلویی: چون شما فقط یک بخشی را نمیتوانید رقابت ایجاد بکنید، همین مشکل ایجاد میکند.
میرزایی: چرا نمیتوانیم، ما ۱۰ تا تولید کنندهایم، واردات هم کنار دست ما است. .
سوال: آقای حسنلویی جمعبندی بفرمایید؟
حسنلویی: فرایند قیمت گذاری اسمش رو بگذارید دستوری و یا هر پسوند دیگری داشته باشد قیمت گذاری امری منطقی است مبنا دارد و برای قیمت گذاری محاسبه میشود.
سوال: آقای میرزایی صحبتهای پایانی شما را داشته باشیم؟
میرزایی: اعتقاد داریم که با توجه به اینکه تولید حجمش زیاد است و نیاز کشور هم تامین میکنیم، ما باید حجم تولید را بیشتر از این کنیم تا در بازارهای خارجی هم بتوانیم سهمی داشته باشیم از نظر ما به صورت خاص اینطور است که قیمت گذاری آزاد شود.